وصیت نامه شهید یوسف وشعانی
وصیت نامه شهید یوسف وشعانی
بسم الله الرحمن الرحيم
« ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاکانهم بنیان مرصوص» (قرآن کریم)
سلام، پس از عرض سلام امیدوارم که حالتان خوب باشد و از دوری من نگران نباشید، چرا که من این جا خوب و خوش و سلامت هستم و مشغول خدمت به اسلام و جهاد در راه خدا میباشم.
پدر و مادر عزیزم، من از این که نمیتوانم زیاد با شما رابطه بر قرار کنم و تماس بگیرم یا نامه بنویسم، معذرت میخواهم. به این علت این کار را نمیکنم که بنا به گفته امام بزرگوار عصرمان: «سعی کنید هر کاری که میکنید خالص برای خدا باشد». چون اگر من با شما زیاد تماس بگیرم، شما بیشتر از خدا به یاد من خواهید افتاد و به این علت دیگر جهاد من ارزش نخواهد داشت و خالص برای خدا نخواهد بود. برای حفظ خلوص جهاد خود، تماسم را با شما کم کرده ام.
پدر و مادر عزیزم، من هر روز پنج بار به یاد شما میافتم. هر بار در حال نماز به یادتان می افتم از خدا میخواهم که شما را بیامرزد و بر شما رحمت بکند که شما در زمان کودکی بر من رحم کردید « الهم اغفرلی ولوالدی و ارحمهماکما ربیانی صغیرا» اگر برای شما نامه زیاد بنویسم یا تلفن کنم، بیشتر به یاد من خواهید افتاد، در حالی که میدانم شما در همان اول وقت نماز به یاد من هستید و چون شما هم طلب آمرزش من و حفظ کردن من را از خدا میخواهید پس من هم برای شکر گزاری از او و تشکر کردن از شما (که مرا چنین تربیت کردید که دوران نوجوانیم و بهار زندگیم را در راه اسلام بگذرام و راحتی این دنیای فانی را رها کرده و برای آخرت توشه ای فراهم بیاورم) از خدا طلب آمرزش برای شما میکنم.
پدر و مادر عزیزم، هر معلمی پس از این که چند ماهی به شاگردش دانش آموخت، او را امتحان می کند؛ هر مکانیکی برای این که بداند شاگردش چه قدر آموخته است او را آزمایش می کند و روزی یک پیچ به دستش می دهد که این را در فلان جا ببند؛ سر افراز در روز جواب خواهی کسی است که از این آزمایش خوب بیرون بیاید.بندگان خدا برای نتیجه ی زحمات شان، شاگردان شان را امتحان میکنند، پس چطور انتظار دارید که آن خالق بزرگ جهان، بندگانش را به امتحان نکشد؟ پس خدا هم روزی بندگانش را به امتحان میکشد و حالا نیز روز امتحان است. روز قیامت روزی است که به مدرسه می روید تا نتیجه ی امتحانات را بگیرید. پس از حالا سعی کنیم که از این امتحان الهی سرافراز بیرون آییم، تا این که در روز قیامت رو سیاه نباشیم. چنان که رهبر انقلاب اسلامی مان می فرماید: «این جنگ یک موهبت الهی است.» پس شما با ایثار و گذشتن از جان و مال و فرزندتان سعی در قبول شدن از این امتحان داشته باشید. من هم با بیشتر به یاد خدا بودن و دل بریدن از این دنیا، حتی پدر، مادر، خواهر و برادر می خواهم جهادگری مخلص باشم؛ چنان که خودتان میدانید جهاد در راه خدا باید خالص و برای خدا (فی سبیل الله) باشد و یک جهادگر برای این که خود را به معنویات برساند، باید که از مادیات دست بردارد.
من که با شما کم تماس میگیرم، به خاطر همین دلیل است و امیدوارم شما هم مرا درک کنید و از این عمل من ناراحت نباشید. نگویید که یوسف را ببین که چه بی وفا است و با رفتن به جبهه ما را فراموش کرد! انگار نه انگار که پدر و مادری در این جا گذاشته و رفته است! هم چنین برای این دلیل است که من هر چه قدر به شما نامه بنویسم، هر وقت که شما میخوانید گریه خواهید کرد و من راضی نیستم که شما زیاد ناراحت باشید، چرا که این نامه را برای رفع نگرانی مینویسم نه برای افزایش ناراحتی. این نامه را هم نمینویسم که در موقع خواندن آن گریه کنید، چرا که در این صورت به شما ظلم کرده ام و بیشتر ناراحت کرده ام. اگر میدانستم که شما از من نگران نیستید، این نامه را هم نمینوشتم. تلفن دور از دسترس ما است و با چند ساعت مسافرت هم به آن نمی رسیم، لذا اقدام به نوشتن این نامه کردم تا انشاءالله رفع نگرانی بشود. زیاد سرتان را به درد نمیآورم از قول من به برادر قاسمیان که در سپاه هستند، سلام برسانید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط ناظر تارنما در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.